انتظار

تنها تونیستی
من نیز چون توام
تو نیزچون منی .
چشمان من براه
دستان تو پر است .
چشم تو منتظر
دستان من تهی است .
ای دستهای پر !
ای چشم منتظر !
پاید نگاه من
دست پر ترا .
اندیشه های من
تدبیرهای تو .
تصویرهای من
تعبیرهای تو .
در ُ گرم گرم من
تشویرهای تو .

اى دستهای پر !
در دستهای من
خون تو می دود .
ای دستهای پر !
در دستهای تو
خون تو می دود ؟
ای دستهای پر !
رگهای سرخ تو
زردو فسرده اند .
پائیز آمده :
کز باغ دست تو
خشکیده شاخه ها
بر جای مانده است ؟
قمری دست تو
در خواب مانده است ؟
. « او را صدا بزن »
تا شعرهای من
کارد به دست تو
عشق نهفته را ،
تا دستهای تو
ریزد به دست من

یاس شکفته را .              

_____________

"فریدون ایل بیگی"

1- مصرع از نیما یوشیج است .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد